اخبار رسانه

عذرا فراهانی: این روزها مطبوعات حالشان خوب نیست

شب گذشته عذرا فراهانی عضو هیئت مدیره انجمن صنفی مدیران رسانه و مدیرمسئول ماهنامه دنیای قلم در مراسم نشست صمیمی معاون مطبوعاتی با اصحاب رسانه به مناسبت روز خبرنگار که به همت انجمن صنفی مدیران رسانه در سالن آرشیو کتابخانه اسناد ملی برگزار شد سخنران اول مراسم بود که در زیر متن سخنرانی ایشان از نظرتان می گذرد:

به نام خدا که هر چه داریم از او / خداوند احمد خدای سبو
سلام و عرض ادب و خوش آمد به همه همکاران عزیز
اجازه دهید قبل از هر چیز روز خبرنگار را به همه عزیزان حاضر و دوستانی که در جمع ما نیستند را تبریک بگویم و یاد و خاطر خبرنگاران شهید و خبرنگارانی که در این عرصه جان فشانی کردند را گرامی بدارم
از محضر شما عزیران اجازه می خواهم برای ارایه سخنانم از لسان الغیب کمک گیرم
آسمان بار امانت نتوانست کشید / قرعه فال به نام من دیوانه زدند
در این جمع عزیزان بزرگی حاضرند و من از محضر تک تک آنها عذرخواهی می کنم که قرعه صحبت در خصوص مسایل و مشکلات حرفه روزنامه نگاری و روزنامه داری به عهده حقیر گذاشته شد. به هر حال بواسطه 25 سال روزنامه نگاری و اخیرا روزنامه داری و بواسطه بانو بودنم این سخنرانی بر من امر شد.
یوهان کارولوس فرانسوی که پانصد سال پیش نخستین روزنامه‌ جهان را منتشر کرد، هرگز گمان نمی‌کرد تا این حد روزنامه ابزار موثری در وقایع جهان باشد. آنقدر که امروز من و شما گرد هم آییم و برای رفع معضلات مربوط به این حرفه بارهار و بارها یا حتی سال ها به نشستی مشکلاتمان را برشمریم و به دنبال راه حل باشیم. اگرچه این مشکلات نه مربوط به امروز است و نه مربوط به جامعه ما. ولی این روزها با پیشرفت وسایل ارتباط جمعی این ابزار موثر هم حالش ناخوش احوال شده و مشکلات بیشتر خودنمایی می‌کند. من با اجازه شما به بخشی از آنها اشاره خواهم کرد.
من کار مطبوعاتی در ایران را در عصر جدید مطبوعات همچون سکه ای می دانم که دو رو دارد. خوف و رجا یا همان بیم و امید دو روی این سکه است.
ابتدا از امید حرف می زنم و از زیبایی ها یی که طی دو دهه اخیر بر فضای مطبوعاتی و رسانه‌ای کشور به مرور حاکم شد. به اعتقاد من در اين مدت اتفاقات خوب و قابل ‌ذكر كم نيفتاده است. تعداد نشريات مستمرا رو به افزايش است. تنوع موضوعي آنها رو به توسعه. طی این سال ها روزنامه‌نگاري تخصصي آرام آرام جاي خود را باز كرد. تعداد روزنامه‌نگاران بيشتر شد. برخورد با روزنامه‌نگاران، از مدل سنتي ٩٠-٨٠ ساله امنيتي و پنهان به مدل علني قضايي متحول شد و در برخی از محاکم می توان با همان امیدی که گفتم به دفاع پرداخت. هيأت منصفه با وجود همه انتقادهايي كه به آن وارد است، بالاخره به محاكمات مطبوعاتي راه یافت، خبرنگار ارج و قرب حرفه‌اي يافت و مقامات ارشد ناگزير شده‌اند ولو به قدر اندك، عنوان آنها به رسميت بشناسند.
اينها بخش‌هاي خوب روند كار روزنامه‌نگاري و مطبوعاتي در ايران است در دو دهه اخیركه امید را همواره زنده نگه می دارد. اما آن روي سكه، روی ترس و اضطراب و نگرانی ها که گاه، هم کام نویسنده را تلخ می کند و هم مدیر مطبوعه را. در این روی سکه باید هزار نکته و حرف بیاموزی همان روز اول و هزار ترفند آموخته باشی و تعطیلی بیش از چند نشریه درکارنامه ات خود نمایی کند تا بتوانی مراقب باشی هنگام عبور از خطوط قرمز، آن هم لنگان لنگان پایت از خط بیرون نزند.
در این روی سکه هنوز توقيف مطبوعات امري محتمل است كه هر زمان، ولو به دلايل غيرقابل قبول ممكن است رخ دهد. هنوز ممكن است يك تلفن ساده مانع از درج مطلبي در نشريه‌اي شود. يا شايد محدوديت‌هايي فراتر از حدود قانون بر برخي سوژه‌ها اعمال شود. متاسفانه امنیت شغلی در این حرفه متزلزل است نه فقط به لحاظ تعطیلی قضایی، بلکه این روزها تعطیلی نشریات به واسطه مشکلات اقتصادی هم شده است قوز بالای قوز. و گیر افتادن در تنگناهایی که نه راه پیش وجود دارد و نه راه پس. چه بسیار نشریاتی آمدند و رفتند با عمرهای دو سه ساله و به قول آقای انتظامی جوانمرگ شدند.
این روزها مطبوعات حالشان خوب نیست. مشکل چاپ و کاغذ و معمای لاینحل توزیع که همه مدیران قصه اش را می دانند و بحث شیرین ولی دست نیافتنی آگهی ها را. اخیرا هم برخی از طرح‌های حمایتی معاونت محترم مطبوعاتی هم نتوانست گره از کارشان بگشاید. چرا که برخی از طرح‌ها متاسفانه نیمه پخته است و موقتی و مدام در حال تغییر و در شرایط آزمون و خطا. طرح های مربوط به اشتراک نیم بها، بیمه روزنامه نگاران و نحوه پرداخت یارانه ها و فروش برگشتی ها تا چه میزان توانست کمک حال مدیر مسئولی باشد یا حتی درصدی به تعداد خوانندگان روزنامه ها بیافزاید؟ لیک می دانم آزمودن طرح ممکن است در هر اداره ای اتفاق افتد ولی بهتر این بود که برخی از آنها به خود مطبوعات واگذار می شد.
اگرچه این روزها مطبوعات به لحاظ حضور گسترده شبکه های مجازی و اینترنت و هجوم اخبار به مخاطب، از خبر رسانی جا مانده اند ولی آیا اطلاع رسانی و کار روزنامه نگاری در خبر خلاصه می شود؟ روزنامه ها و نشریات می توانند این ضعف خبری را با تحلیل سوژه ها و مصاحبه ها جبران کنند ولی آیا دست و بالشان برای این کار باز است؟ عدم توانایی رقابت با شبکه های مجازی در ارایه اخبار و عدم دسترسی آزاد به اطلاعات و یا عدم امکان تحلیل های گوناگون هم به روند اطلاع رسانی که از وظایف مطبوعات است آسیب می رساند. و در برخی مواقع باعث دلسردی مخاطبین می شود.
از سویی دیگر هنوز دولتيان ضعف و ناتواني و ناكارآمدي خود را به گردن روزنامه‌نگاراني مي‌اندازند كه قلم نقد بر رفتار آنها مي‌كشند. دستگاه‌هاي دولتي و سازمان‌هاي عمومي، بعضا اين گرايش را بيشتر دوست دارند كه به جاي تن دادن به گردش آزاد اطلاعات و خبررساني به مطبوعات، اطلاعات خود را در هزارتوهاي سازماني نهان كنند و دست روزنامه‌نگار را از آنها ببرند.
در تمام طول تاریخ، قدرت‌های سیاسی بر رسانه ها و روزنامه نگاران فشارهای رسمی و غیررسمی داشته‌اند. اساسا رسانه‌ها دو وظیفه نظارت بر قدرت و نظارت بر جامعه را برعهده دارند. که قدرت و جامعه هر دو تلاش می‌کنند بر رسانه‌ها نظارت کنند. این موضوع باعث شده است نظارت رسانه بر قدرت بسیار دشوار شود. گزارش‌های زیادی از دادگاه‌ها، دادسراها، حراست‌ها، حفاظت‌ها و… برای اعمال نظارت قدرت بر رسانه ها در طول تاریخ ایران وجود دارد. به‌عنوان مثال با جلوگیری از توزیع نشریه می‌توان به آن فشار وارد کرده و با آگهی ندادن به آن می‌توان آن را تنبیه کنند درحالی‌که با آگهی دادن به یک نشریه می‌توان آن را تطمیع کرد.
اگر مسئولان و صاحبان قدرت در ایران باور کنند که روزنامه نگارها همراه آنان و در کنار آنان هستند، کشورشان را دوست دارند و اگر انتقاد می کنند از روی دشمنی نیست بلکه برای بهتر شدن شرایط جامعه است، بسیاری از مشکل ها حل می شود. این باورپذیری در کنار ایجاد قوانین حمایتی، می تواند به بهبود شرایط کار رسانه یی در ایران منجر شود.
دلم می خواهد نکته ای را بدون رو دربایستی مطرح می کنم این که اساسا حاکمیت چه رویکردی نسبت به رسانه و گردش آزاد اطلاعات دارد؟ به هر حال این سوال مهمی است که من به عنوان یک رسانه ای ابتدا از خودم می پرسم؟ و بعد از یک مسئول؟ پاسخ مثبت به این سوال می تواند بسیاری از مشکلات این حرفه را از راه بردارد. آن وقت حمایت های اساسی دولت در همه زمینه ها از رسانه ها ظهور می یابد و بسیاری از مشکلات خود به خود برطرف خواهد شد. خوب است بدانیم امروزه دستیابی آزادانه و سریع به اطلاعات، از مهمترین معیارهای تقسیم بندی کشورها به توسعه یافته و جهان سومی می باشد.
اما آخرین مطلب، یکی از دغدغه‌هایی که نمی توان در این حرفه بی تفاوت از کنار آن گذشت بحث‌ آموزش روزنامه نگاری است امروزه بسیاری از خبرنگاران باتجربه و قدیمی یا بازنشسته و از کشور خارج شده‌اند یا به علت درآمد کم و نبود امنیت شغلی در این حرفه سخت ترجیح داده‌اند به سراغ کار دیگری بروند چون این مسائل در کیفیت تولید محتوای روزنامه تأثیر جدی دارد. هرچند نیروهای جوان و تازه‌کار وارد این حرفه شده‌اند اما این موضوع زمانی ارزش دارد که خبرنگاران جوان در کنار حرفه‌ای های باتجربه قرار گیرند و از تجربیات آنها استفاده کنند. متاسفانه بسیاری از روزنامه نگاران جوانمان از دانش کمی در این حرفه بهرمند هستند.
امیدوارم شرایطی فراهم گردد تا بتوان تجارب زنان و مردانی که در این راه موی سپید کردند به جوانان منتقل کرد.
همکاران عزیز بخشی از مشکلاتی را که برشمردم لازمه این حرفه است و ناشی از شرایط سخت اقتصادی حاکم بر این دوره. ولی مطمئن هستم که با همفکری و با هم اندیشی و ارایه طرح های کارشناسی می توان به بخش اعظمی از آنها فایق آمد. سپاس از شما .

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *