اظهار نظر فعالان رسانه‌اي درباره عملکرد حسين انتظامي در معاونت مطبوعاتي

خبر جدايي حسين انتظامي از معاونت مطبوعاتي، با واکنش فعالان رسانه‌اي، روزنامه نگاران و چهره هاي فرهنگي – سياسي کشور مواجه شده است به طوري که بسياري از روزنامه نگاران دوران فعاليت او را دوره آرامش مطبوعات، تقويت رسانه‌هاي تخصصي و حمايت مبنايي از نشريات مي دانند.
به گزارش خبرگزاري آريا، در ادامه بخشي از نظرات روزنامه نگاران و فعالان رسانه اي کشور را در خصوص عملکرد انتظامي در 50ماه حضور در معاونت مطبوعاتي وزارت ارشاد دولت يازدهم و دوازدهم مي خوانيد(متن برخي يادداشت‌ها کوتاه شده است):

مهدي يميني، روزنامه نگار و مديرعامل مجمع هنرمندان خراسان
“مدير فرهنگي موفق” بايد جمع نقيضين باشد و اين حقيقت، همان راز بزرگ عدم توفيق ما در مديريت فرهنگي سه-چهار دهه گذشته است. چرا که در خوشبينانه ترين شکل ممکن، معمولاً مديران فرهنگي نظام، تک ساحتي اند و تنها در يکي از اين دو وجه، برجستگي دارند و همواره به ناگزير با يک بال پرواز مي کنند.  آدمهاي دو وجهي اما، متاُسفانه بسيار کمياب در سپهر سياست کشور اند و حسين انتظامي يکي از اين نمونه هاي کمياب است.
سابقه سه دهه آشنايي با او ، اين جراُت را به نگارنده داد که با طيب خاطر ، انتظامي را “مردي براي تمام فصول” معرفي کند. مديري که هم از جنس “فرهنگ” است و هم با “سياست”، عميق عجين شده است. او که سه دهه در مرکز آتشبازي سياست پيشگان ايستاده و از شاُن و شرف و جايگاه فرهنگ و قلم و مطبوعات و رسانه دفاع کرده و هشيار بوده است تا آتش دامنش را نسوزاند.
گذشته از سوابق متعدد، متنوع و درخشان انتظامي در صحنه مديريت متعهد و انقلابي، در تاُسيس ‌و راه اندازي و انتشار روزنامه ها و خبرگزاري هاي ممتاز ، قدس، همشهري، خبر، جام جم و … اصلاح ساختارها، توليد محتوا و آموزش و تربيت نيروي انساني، که از بيست سالگي وارد فاز مديريت راهبردي فرهنگي شد و تا پنجاه سالگي، پيوسته و بي وقفه در نقاط حساس عرصه ي رسانه اي نظام فعال بوده،  فقط کافي است به شش دوره متوالي اعتماد جامعه مطبوعاتي کشور به او و نمايندگي شان در هياُت نطارت بر مطبوعات اشاره کنيم تا ارتفاع قامت مديريتي اين چهره فرهنگي موفق و محبوب ، براي اهل نظر به ثابت برسد.
اينک حسين انتظامي مسئوليت معاونت مطبوعاتي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي را پس از سالهاي طولاني خدمت صادقانه، به دکتر محمد سلطاني فر مي سپارد. بي شک اين انتظار نابجا نخواهد بود، اگر بخواهيم از اين پس او را در جايگاه و مسئوليتي بزرگتر و مهمتر از گذشته در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ببينيم و از ظرفيتهاي استثنائي اش بهره ي بيشتر  ببريم.
*
يعقوب سالکي نيا، روزنامه نگار و دبير انجمن رسانه‌هاي ورزشي
ساليان طولاني بود که اهالي رسانه، درد تنهايي را تجربه کرده بودند. عدم شفافيت در کنار سختي روزگار و سختي هايي که از اطراف بر اين صنف و صنعت تحميل مي شد، قدرت تحمل پذيري آنها را سخت دچار چالش کرده بود. حضور دکتر حسين انتظامي در مسند معاونت مطبوعاتي اميدها براي رسيدن به ساحل آرام را در دل اهالي رسانه زنده کرد. او مردي از جنس خودشان بود و سختي ها و البته قدرت رسانه را به خوبي مي دانست.
اولين قدم شفاف سازي مالي بود. کاري که همه حرفش را مي زدند، اميدش را داشتند ولي تدبيري در کار نبود. اعلام شفاف کارکردهاي مالي معاونت در سايت مربوطه و خطاب به خانواده بزرگ رسانه، اميدها را با اين تدبير زنده کرد. ايجاد طرح هاي اشتراک نيم بها و خريد برگشتي مطبوعات در کنار توزيع عادلانه منابع موجود به بقاي بنگاه هاي مطبوعاتي کمک شايسته اي کرد.
شايد مهمترين اقدام ايشان را بايد در ميدان دادن به انجمن ها و سنديکاهاي مطبوعاتي دانست. ايجاد و تشکيل کميته هاي مشورتي و احترام به خرد جمعي يکي از شاخصه هاي اين مدير توانمند است.
در سالياني نه چندان دور مسند معاونت مطبوعاتي کشور در دستان مرداني بود که قصد و نيت شان و نتيجه عمل شان، تيشه بر ريشه رسانه و فرهنگ کشور زد. از اين رو اگر قدرددان خدمات چنين مرداني نباشيم، روزگار بزودي مرداني از همان جنس را بر ما تحميل خواهد کرد!
*
محمد انصارى منش، روزنامه نگار و مديرعامل موسسه مطبوعاتي «دانش فرهنگ مينو»
دکتر حسين انتظامي، مطبوعاتي باسابقه و نماينده چندين دوره مديران مسئول در هيات نظارت بر مطبوعات، از همان روزهاي ابتداي شروع به کار با بهره گيري از ارتباطات نزديک خود با فعالان مطبوعات، توانست انس، الفت و دوستي بي نظيري را بين دولت و مديران رسانه ها ايجاد کند. تغييرات منطقي و اصولي وي در نظام مندسازي روال سنتي و پيچيده مراحل اداري و تبديل آن به روش هاي مکانيزه و سيستمي سريع و سهل الوصول از طريق سايت رسانه هاي جامع کشور، الگويي ستودني براي دولت الکترونيک شد. سايت به تمام معنا جامعي که توانست بسياري از مراجعات به اين اداره را کاهش داده و همه چيز از جمله روند اعلام وصول، مراحل درخواست صدور مجوز و يا تغيير در زمينه هاي مجوزهاي اعطايي و حتي روند برگزاري انتخابات نماينده مديران مسئول در هيات نظارت و… را مکانيزه کرده و سرعت چشمگيري ببخشد.
طرح هاي حمايتي ماندگاري چون «اعطاي يارانه بيمه خبرنگاران به رسانه ها» و يا طرح جذاب، با آتيه و اجرايي «خريد نشريات برگشتي » تبلور تفکرات مديريتي ايشان بود. علاوه بر اين مي توان از روند ستودني اعطاي مجوزهاي نشريات بر اساس نص قانون مطبوعات را هم نام برد که در دوره مديريتي دکتر انتظامي به حد کمال رسيد.
شفافيت در اعلام جداول و آمار درون ساختمان قائم مقام هم يکي از مهم ترين دستاوردهاي اوست که ساختارشکن و بديع بود. چه بسا سعي در حذف يارانه ها و کمک ها به مطبوعات دولتي و يا وابسته به نهادهاي دولت، هم از جمله تفکرات ساختاري و مبتني بر عقل و منطق دکتر انتظامي بود که تا حدي هم اجرايي و در بين تصميم سازان دولت و قوه مقننه، پذيرفته و نهادينه شد.
*
خداداد ابراهيمي، مديرمسئول روزنامه مهران و رئيس اسبق خانه مطبوعات ايران
اهالي فرهنگ، رسانه وسياست به فراست مي دانند که شايد هيچ يک از معاونت هاي وزارتخانه هاي کشور به اندازه معاونت مطبوعاتي و اطلاع رساني وزارت فرهنگ وارشاد اسلامي دچار چالش ها و حاشيه هاي پرمخاطره نبوده باشد. معاونتي پر دردسر با زيرمجموعه اي مطالبه گر از طيف هاي مختلف سياسي. به همين علت اغلب معاونين مطبوعاتي سابق واسبق همواره با بحران ها و سرگيجه هاي سياسي و مطبوعاتي دست وپنجه نرم کرده اند. تاجايي که حتي برخي از آنان بيشتر از يک سال در اين سمت دوام نياورده اند اين بدان معناست  که شانه هاي ناتوان و گام هاي لرزان و سياست هاي ناصواب، ياراي چنين مسئوليت سنگيني را ندارد. اما يکي ازاين معاونين، باخط مشي اعتدال و همگرايي و با تعامل سازنده با اصحاب مطبوعات و پرهيز ازحاشيه هاي غيرصنفي توانست هم پنج سال دراين سمت پُرمخاطره ايستادگي کند وهم شش بارمتوالي عنوان نماينده مديران مسئول مطبوعات کشور را درفرايندهاي انتخاباتي تصاحب نمايد. درواقع وي ازمعدود مسئولان ارشد کشور است که نوعي از عاقبت به خيري و رشد مديريت خود را شاهد بوده است واو کسي نيست جز دکترحسين انتظامي.
مانيفست انتظامي در معاونت مطبوعاتي، باجراحي گسترده کارکردهاي رسانه ها بازتعريف مي شود.
نظام مندي، شفاف سازي، تقويت و توسعه مطبوعات محلي ، بيمه خبرنگاران، طرح اشتراک نيم بهاي مطبوعات و طرح رتبه بندي و… از جمله راهبردهاي اميدآفرين  و چشمگير اوست که اميد داريم قوام واستمرار يابند. در واقع او در عصر بحران مطبوعات معاصر باوجود اعتبارات مالي اندک، خودش را به آب وآتش زد تارشد و توسعه مطلوب و احياي اقتصاد مطبوعات کشور را رقم بزند.  تعامل وي با اصحاب رسانه ، خوش مشربي، مودت آميز و صادقانه بود تاجايي که با اين روش و منش توانست  اعتماد اکثرقريب به اتفاق اصحاب مطبوعات کشور را کسب کند.
*
مهدي تهراني، فعال رسانه اي و روزنامه نگار
دکتر انتظامي پنج سال پيش به خانه‌اش در معاونت مطبوعاتي بازگشت و در اين ايام هويت ششدانگ و موجهي براي اين حوزه و صنف شريف مطبوعاتي رقم زد. او يک مدير مدرن با رويکرد شفاف‌سازي در بخش‌هاي ستاد و صف بود. طرفه آنکه آمدنش به معاونت مطبوعاتي يک نياز و فرياد شوق از سوي هم‌صنفانش بود. سي سال فعاليت مطبوعاتي و روزنامه نگاري و رسانه‌اي دكتر انتظامي حالا در معاونت مطبوعاتي وزارت ارشاد جلوه‌گري دارد. او براي عرصه مطبوعات بشدت مدرن بود و كارآمد. آنچه پيگيري كرد و انجام داد زيربنايي بود.
اخلاق‌مداري او و عزت نفسي كه به طبقه متوسط و شريف روزنامه نگار برگرداند بهترين يادگاري جاودان اوست. تلاش او براي احقاق حق رسانه مربوط به همين اخلاق‌مداري و ششدانگ بودنش در حيطه كاري‌اش بود. بي جهت نبود كه همين تلاش‌ها باعث شد تا او در مقام معاون وزير دو دوره ديگر هم با راي ممتاز مديران مسئول رسانه‌ها نمايندگي ايشان را در هيات نظارت بر مطبوعات برعهده بگيرد. شش دوره متوالي اوج اعتماد طبقه شريف و همقطاران ما به اين مدير مدرن و سرشار از كرامت انساني است.
اين سرفصل‌ها را نيز مرور كنيد:
1- تدوين منشور اخلاق حرفه‌اي رسانه‌ها و بسترسازي براي پايبندي داوطلبانه رسانه‌ها به آن
2- کاهش تصدي‌هاي دولتي و واگذاري بخشي از امور به تشکل‌هاي صنفي
3- رتبه بندي مطبوعات و خبرگزاري‌ها و تنظيم مناسبات دولت و رسانه‌ها بر اساس اين رتبه‌بندي
4- توجه به امنيت شغلي خبرنگاران از طريق اختصاص بخشي از يارانه مطبوعات به بيمه خبرنگاران
5- قطع يارانه مطبوعات دولتي و وابسته به نهادهاي عمومي
6- ضابطه‌مندي و شفاف سازي يارانه مطبوعات و برقراري امکان دسترسي همگان به ميزان يارانه مطبوعات
صفر تا صد اين 6 سرفصل در زمان انتظامي شكل گرفت و ارائه شد. تابوي انتشار ليست يارانه مطبوعات داستاني بيست و پنج ساله داشت كه او شكستش داد.
*
ليلا وريجي، مديرمسئول روزنامه وارش
دکتر حسين انتظامي چه معاون مطبوعاتي باشد يا نباشد مديري است که همواره به دنبال تحول بوده است و براي مطبوعات ايران، کارهاي بزرگي انجام داده است.
معاونت مطبوعاتي در دوره او شاخص هاي مهمي يافت. نگاه مدرن او به مديريت اين شاخص ها را محقق کرده است. نظم بخشي به سيستم، عدالت محوري در توزيع خدمات، شفاف سازي روندهاي اداري، رتبه بندي و… شاخص هاي عملي در مديريت اين دوره از معاونت مطبوعاتي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي بوده است.
توزيع آگهي هاي دولتي را که نظامي ناعادلانه داشت، الکترونيک منظم و عادلانه کرد؛ مقابل اگهي‌نامه‌ها در استان‌ها ايستاد. همچنين شفافيت در اعلام رقم يارانه هاي مطبوعات و حذف يارانه مطبوعات دولتي را يک نقطه تحول در مديريت دوره 5 ساله دکتر انتظامي بايد برشمرد.
در اين دوره کارگروه هاي بسياري تشکيل شد تا مسائل مختلف مطبوعات مورد بررسي قرار بگيرد. يکي از کارگروه هاي موفق کارگروه رتبه بندي مطبوعات بود که اين اقدام را بايد در جهت اعتدال و نظام عدالت ورزي براي مطبوعات دانست. طرح اشتراک که بسياري از نشريات استاني را احيا کرد نيز ايده خلاقانه‌اي بود که اميدوارم ادامه يابد.
*
مرتضي داستاني، مديرمسئول روزنامه 19 دي
توئيت آقاي انتظامي مبني بر تغيير در معاونت مطبوعاتي وزارت ارشاد شوكي به جامعه رسانه اي كشور وارد كرده  وباعث ناراحتي بسياري از دلسوزان كشورشد. آقاي انتظامي بدليل آشنايي كاملي كه با مشكلات وآسيب هاي رسانه هاي كشور داشتند  توانستند در سالهاي اخير معاونت مطبوعاتي را با طرح هاي مختلف در جهت شفاف و ظابطه مند سازي خدمات ويارانه ها متحول كنند. ايشان باريل گذاري صحيح بدنبال ظابطه مند كردن حقوق رسانه ها بودند.
*
مهدي بگلري، صاحب امتياز روزنامه پيروزي
سالها پيش به توصيه يکي از دوستان دلسوز مطبوعاتي کتاب”روزنامه نگاري و روزنامه داري” را خواندم. اعتراف ميکنم که نويسنده توانست ديدگاه من را نسبت به حرفه روزنامه نگاري و کسب و کار روزنامه داري تغيير و مرزبندي هاي بين اين دو را روشن نمايد.
ازآنجا که در کشور ما بسياري از نوشته هاي مديريتي الگوبرداري از مدل هاي غربي است و فقط برروي کاغذ زيبا و دل نشين است، برآن شدم تا از برخي همکاران شاغل در روزنامه هاي همشهري و جام جم در زمينه اقدامات مديريتي نويسنده که با عنوان بررسي هاي موردي در فصل پاياني کتاب آورده بود را جويا شوم ، جملگي بر اين باور بودند که در دوره مديريت دکتر انتظامي(نويسنده کتاب) زير ساخت هاي روزنامه شکل گرفته و آنچه در کتاب به رشته تحرير درآمده نه تنها به لحاظ علمي درست است بلکه در عمل نيز در موسسات همشهري و جام جم پياده سازي شده و جواب گرفته است.
بعدها کتاب”مديريت مطبوعاتي” از ايشان را هم خوب خواندم که برداشت من از اين کتاب يک کلمه بود، “استراتژي”. با مروري بر فعاليت ها و عملکرد دکتر حسين انتظامي در معاونت مطبوعاتي، فرآيند تدوين و اجراي “استراتژي” در اين معاونت به خوبي قابل درک و مشاهده است. سياست گذاري، تدوين و طراحي سامانه جامع«اي رسانه» در مطبوعات و «اي تبليغ» در تبليغات کشور فرآيندي پيچيده با کاغذبازي هاي بسيار بود که امروز به چند کليک در فضاي وب تبديل شده ، از مهم ترين اقدامات عملياتي در زمان معاونت ايشان بود.
استراتژيست ها بر اين باورند که به منظور تدوين و اجراي هر نوع استراتژي مي‌بايست خروجي ها به صورت”شاخص” و “کمي” باشد، طرح هاي رتبه بندي و ارزيابي رسانه ها با شاخص هاي قابل اندازه گيري و ضريب کيفيت ، هرچند منتقديني داشت ولي يک فعاليت استراتژيک بود. در واقع انتظامي يک “معاون استراتژيست”  براي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي بود که در 5 سال اخير با يک برنامه ريزي پنج ساله به 90 درصد اهداف استراتژيک خود دست يافته است.