آسیبی شناسی رسانه و آغازی برای گریز از آن
رامین قربانپور _ مدیرمسئول
گزاره مکررا تکرار شونده ” مطبوعات رکن چهارم دموکراسی است” مورد تاکید است و بر صحت آن تردیدی نمی توان وارد کرد. اما مهمترین مساله ای که در این یادداشت نخست به آن می پردازم کلمه ” مطبوعات ” در این گزاره به طور عام و ” روزنامه بهار” به طور خاص است.
متاسفانه به مانند هر چیزی در ایران، هر امری به شدت آغشته به مسائل سیاسی است یعنی از معنای واقعی و کارکرد خویش فاصله گرفته و به یک امر سیاسی منتقل می گردد که مهمترین آسیب آن همین از دست رفتن کارکرد اصلی و بالذات است. این موضوع در خصوص مطبوعات در ایران نیز به طور کل صدق می کند. ما سالهاست که از داشتن مطبوعاتی مستقل با رویکرد حرفه ای و اصول روزنامه نگاری محروم هستیم هرچند که تلاشهایی در این حوزه به صورت نیم بند صورت گرفته و به هر دلیلی متاسفانه به محاق رفته است. نه همه مطبوعات، بلکه غالب آنها پیوندی بیش از اندازه نزدیک به احزاب و گروهها دارند و به عبارتی دیگر هر حزب و گروهی سعی کرده اند حضور خود در حوزه عمومی را، بجای کار حزبی و از طریق اصول کادر سازی و نیرو پروری انجام دهند، تلاش کرده اند با تاسیس یک روزنامه و یا خبرگزاری آغاز نمایند و نمونه بارز آن رشد قارچ گونه روزنامه هایی است که با ظهور جریان های حزبی و حتی انشقاق های درون حزبی متولد و با افول آنها در دوران نوجوانی به مرگ زودرس می رسند، است. متاسفانه کار روزنامه نگاری در اکثر موارد به یک نوع نقش پیاده نظامی ِ احزاب و اردوگاههای سیاسی فروکاسته شده است که نتیجه آن تضعیف رکن چهارم دموکراسی و آسیبی به نام فقر روزنامه نگاری تخصصی در کشور است. فقری که نتایج مهم و تبعات منفی اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی و … را به همراه دارد. البته باید نقش مهم شرایط اقتصادی را هم مدنظر قرار داد چرا که بعضا روزنامه نگاری یک شغل و منبع درآمد یک قشر هست و مشکل اقتصادی و غم معیشت هم یکی از دلایلی است که در عدم استقلال و یا به عبارتی وابسته ساختن مطبوعات به گروههایی که در گود مناسبات قدرت در کشاکش سیاسی قرار دارند.
دلیل هر چه باشد، طبیعی است جامعه ای بدون روزنامه هایی که کار روزنامه نگاری به معنای واقعی کلمه انجام نمی دهند جامعه ای است گرفتار آسیب.
در نبود مطبوعات مستقل که نقش مهمی در تعمیق دموکراسی از طریق اطلاع رسانی، آگاهی بخشی، نقد ساخت سیاست، اجتماع و اقتصاد داشته ونقش گفتمان سازی و گفتمان پروری، از طریق همگانی کردن آن گفتمانهای مطرح در محافل خاص فکری را ایفا می نمایند، اتفاقی که روی می دهد، ظهور مطبوعاتی با کارکرد آسیب زا است . مطبوعاتی که در فضای سیاست زده، چگونگی عملکردش را جایگاه اردوگاه سیاسی آویزان به آن در هندسه قدرت تعیین می کند.
به عبارتی روزنامه وابسته به گروه سیاسی، بسته به موقعیت آن گروه در فضای سیاسی عمل می کند. به طور مثال روزنامه وابسته به جریان مسلط قدرت در جامعه تبدیل به مبلغ هر اقدام صواب آن جریان و توجیه گر هر اقدام ناصوابش می شود و در مقابل روزنامه آویزان به جریان سیاسی دور از قدرت، تبدیل به تریبونی در راستای تخریب وجه اردوگاه مقابل، به دور از ارزیابی منصفانه عملکرد درست یا نادرست آن می شود. این همان زیر پا نهادن الفبای اول روزنامه نگاری یعنی امر ” بیطرفی” است. هرچند که باید اشاره شود که هیچ فردی نمی تواند در مورد مسائل پیرامون خود بی طرف باشد اما رویکرد حرفه ای خصوصا در امر روزنامه نگاری مستلزم تلاش برای حفظ این بی طرفی و به رسمیت شناختن همه صداهای مخالف و موافق و سپردن قضاوت به مخاطب خود است.
لازمه حفظ این بیطرفی در یک کلام، فاصله داشتن منطقی با احزاب و طیف بندی های سیاسی و گریز از تبدیل شدن و بلندگو بودن برای یک جناح و باند سیاسی است. همین اتصال نزدیک به باندهای سیاسی خود دلیل ظهور یکباره برخی رسانه ها و مرگ یکباره آنان در سپهر سیاسی کشور است چرا که این مساله معطوف به قرار گرفتن طیف سیاسی وابسته به آن در ساختار قدرت است. یعنی افول یک حزب به افول یک رسانه نیز می انجامد. چراکه به عبارتی بسیار گویا، رسانه های ما، غالبا کار رسانه ای انجام نداده بلکه عملا به بخشی از دستگاه سیاسی یک طیف بدل می شوند.
حال با این واکاوی مختصر در حیطه مجال موجود، نگاهی گذرا به رویکرد ” بهار ” در برنامه عمل جدیدی که ساخته و پرداخته می اندازیم. هرآنچه در بالا به عنوان ضعفهای عمده و موانع جدی برای ایفای کارکرد حرفه ای روزنامه نگاری بدان اشاره شد در برنامه امروز ما مورد توجه قرار گرفته هرچند بی وقفه باید اشاره کنم که این امر به صورت یک شبه، شدنی نبوده و بصورت آنی غیر ممکن است.
” بهار” اگر توان آن را داشته باشد برآن است که گامهای آغازین خود را آرام آرام برای ایفای نقشی حرفه ای در عرصه رسانه های کشور بردارد. مدنظر قرار دادن اصل بیطرفی، رعایت اصول روزنامه نگاری حرفه ای، اتخاذ رویکرد فاصله گیری منطقی و دقیق با امور سیاسی کاری های روزمره وظیفه و یا نقشه راهی است که برای اجرای کامل آن تلاش خواهد شد فارغ از اینکه چقدر به نتیجه کامل در کوتاه مدت برسد یانه.
بازگشت به اصل روزنامه نگاری به عنوان مولفه ای در راستای آگاهی بخشی از طریق در دسترس عموم قراردادن گفتمانهای مهم برای بهبود و سامان دادن زیست جهان امروز جامعه ما یک اصل مهم و نیازی است که احساس شده و برای تحقق آن سعی خواهد شد و امروز نیز زیر ساخت آن را آهسته اما پیوسته پی ریزی می کند. نکته مهم دیگر، که اتفاقا در نتیجه سیاسی شدگی امر روزنامه نگاری و کار رسانه ای رخ داده است، فراموش شدن و یا به حاشیه رفتن صدای بخش اعظم جامعه و حتی نهادهای عمومی، مردم کوچه و بازار و حتی نهادهای علمی، دانشگاهی و فرهنگی و غیره است که به دلیل سلطه صداهای برآمده از سیاسی بازی های معطوف به قدرت به حاشیه رانده شده اند. می بایست این صداهای متنوع، متکثر و منطیق بر واقعیت جامعه ایران آنگونه که هست و وجود دارد منعکس گشته و به حیطه نقد، بررسی و تبیین نیز انتقال داده شود، امری که ” بهار” می خواهد این مهم را به مرور به صدای مسلط خود تبدیل کند اما در این راه به یاری دغدغه مندان این عرصه، دانشگاهیان، نویسندگان، و همه باشندگان فرهیخته در این جامعه متنوع نیاز دارد و روی گشاده ای در این زمینه داشته و با تمام وجود از همه علاقمندان استقبال می نماید و دست یاری به سمت آنان دراز می کند.
سخن پایانی: هر کنشی خصوصا در عرصه اجتماعی در دایره ای از مناسبات انباشته شده، فرهنگ و قانون رخ می دهد. و اینها غالبا خطوط قرمزهایی را برای همه ترسیم می کند خطوطی که اهداف، برنامه ها و هرگونه کارکردهای ما و چگونگی دست یابی به آنها را در همین دوایر و ظرف فرهنگی، اجتماعی، قانونی و عرفی تعیین و کانالیزه می کند. “بهار” طبیعتا جزء لاینفک جامعه ای است که در آن مناسبات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، دینی، قانونی، اخلاقی و … بر آن محاط است و خطوط قرمز و کانالهایی برای آن ترسیم نموده است که این مساله از دید ما نه امری محدودیت زا و مجاب کننده، بلکه ظرفیتی بالقوه برای فعالیت تلقی می گردد و حرکت در آن را، البته با ظرافت کاری و خلاقیتی که لازمه هر فعالیت موثر است، مطمح نظر قرار می دهد و خواهد کرد. قائل بودن به ولایت فقیه، تمکین از قانون اساسی و قانون مطبوعات، احترام قلبی و عملی به ساخت فرهنگی، مقدسات و باورهای دینی و ارزشهای اجتماعی ایرانیان و دیگر ساحت های جامعه ایرانی مولفه ای است که فعالیت ما در چارچوب آن صورت گرفته و همانگونه که اشاره گردید ظرفی است که فعالیت مطبوعاتی “روزنامه بهار” در آن صورت می گیرد و خواهد گرفت. تلاش برای حفظ منافع ملی و تمامیت ارضی کشور مولفه دیگری است که در فعالیت ما یک امر ضروری و اجتناب ناپذیر است. و در نهایت باور به وجود جامعه ای متکثر از انواع سلایق و باورها، اقوام، نژادها و مذاهب که در این جغرافیایی عزیز زیست می کنند و احترام به همه نگاههای متنوع در چهارچوب قانون نیز از نکاتی است که به عنوان مولفه های مهم در ” روزنامه بهار ” مورد توجه قرار گرفته و متجلی خواهد شد. سخن آخر اینکه؛ رویکرد حرفه ای، تمکین از قوانین و ضوابط جامعه ایران، فاصله گیری از باند بازی های سیاسی و در مقابل اتخاذ رویکرد دقیق کار روزنامه نگاری با محوریت اطلاع رسانی، آگاهی گستری، به مدد توصیف، تبیین و نقد، نقشه راه ما در مسیری است که برگزیده ایم.
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |