رسانههای بیگانه پایگاهی برای پروپاگاندای سیاه علیه کشور هستند
در نخستین نشست از سلسله نشستهای تخصصی «عملکرد رسانههای فارسیزبان بیگانه در رویدادهای اخیر» مطرح شد؛ در حوزه رسانههای خارجی ما با چیزی به اسم رسانه مواجه نیستیم، با پایگاهی برای پروپاگاندای سیاه علیه کشور مواجهایم که درواقع، بازوی جنگ است.
به گزارش ایرنا، نخستین نشست از سلسله نشستهای تخصصی «عملکرد رسانههای فارسیزبان بیگانه در رویدادهای اخیر» با سخنرانی محمد خُدادی، محمدحسین آزادی، پژوهشگر و مدرس ارتباطات در حاشیه دومین نمایشگاه کتاب و دستاوردهای پژوهشی مراکز فرهنگپژوهی کشور در باشگاه دانشجویان دانشگاه تهران برگزار شد.
دبیری این نشست را حسین حسنی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات بر عهده داشت.
در کشور ما مرجع اطلاعات، منبع اطلاعات نیست
در بخش اول این برنامه محمد خدادی، مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، عملکرد رسانههای خارجی در جریان تحولات اخیر را ناشی از ضعف رسانههای داخلی دانست و ابراز کرد: آنچه که در جریان تحولات اخیر در حوزه رسانهها روی داد، ناشی از ضعف ما بود نه قدرت آن رسانهها. ساختار رسانههای دخلی ما ایراد دارد. بهطورکلی یک مثلث در جریان رسانهای وجود دارد که ضلع اول آن، مربوط به قبل رسانه و شامل جریان اطلاعرسانی خبر است. ضلع دوم، داخل رسانه است و ضلع سوم، جریان ثالثی است که کار رسانهای میکند. ضلع اصلی این مثلث، جریان قبل رسانه است. مشکل اصلی ما در جریان قبل رسانه است.
وی افزود: به این معناکه در کشور ما مرجع اطلاعات، منبع اطلاعات نیست. یک استاندار، شهردار و یا نماینده مجلس نمیتواند تعداد مرگومیر ناشی از کرونا را اعلام کند! پس اولین مشکل ما این است که مرجع اطلاعات، منبع اطلاعات نیست. مشکل دوم این است که جریان اطلاعرسانی در کشور ما نه سر دارد و نه سیاست که نمونه آن را در جریان فوت مهسا امینی دیدیم که واحدهای اطلاعاتی از دستگاههای مختلف درباره آن اطلاعات متناقض میدادند.
او با اشاره به ضلع دوم، درباره مختصات کار رسانه گفت: امروز رسانه باید توانایی داشته باشد که درباره ابعاد حادثه صحبت کند و چرایی، چگونگی، تبعات و عوامل دستاندرکار یک موضوع را واکاوی کند. بهعبارت دیگر باید زوایای پنهان موضوع را بیابد و این کار را از طریق گزارش دادن از کف میدان انجام دهد نه اینکه بخواهد اخبار دیگران را بازنشر کند. اساساً امروز خبرنگار ما، خبرنگار تلفنی شده و مهارت خاصی در این حوزه ندارد. جریان رسانهای که امروز میبینیم، فاقد قدرت است و این ضعف ماست. چون ما بیشتر از اینکه خبرنگار و یا نیروی ماهر داشته باشیم، دکتر رسانه و شاغل در رسانه داریم.
ابزار کم نداریم
مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه تجهیزات رسانهای ما را مجموع ۲۸ کشور اروپایی ندارند، درباره بحرانهای اصلی رسانه یادآور شد: ما ابزار کم نداریم؛ مشکل اصلی ما، مهارت است. بحران اول ما در رسانه، مهارت رسانه است. دوم، کمیت رسانهها و سوم، وابستگی رسانهها به دستگاههاست. بنابراین ما چارهای نداریم جز اینکه به مهارت رسانه برگردیم؛ از فضای اسم رسانه به سمت محتوای رسانه، از شغل به مهارت و از views به news برویم. اگر ما در دهه ۶۰، از رسانه به مخاطب رسیدیم، امروز باید از مخاطب به رسانه برسیم و ببینیم برای چه کسی قرار است بگوییم تا این حرف، اثر داشته باشد.
خدادی عملکرد رسانههای بیگانه را بهعنوان ضلع سوم مثلث، یک فعالیت امنیتی دانست و خاطرنشان کرد: رسانه تعریف، اصول و منطقی دارد که در همه دنیا هم مرسوم است. آن چیزی که از زمان فوت مهسا امینی در رسانههای بیگانه اتفاق افتاد، جریان رسانهای نبود. این رسانهها اصلاً خبر منتشر نمیکنند، فقط داده تبلیغاتی تولید میکنند. پشت این رسانهها، سرویس امنیتی قرار دارد که از این رسانهها بهعنوان ابزار استفاده میکند. بهطوریکه ۹۹٪ جریان خبری آنها، به شکل «بهفرمودهی» کار میکنند. بنابراین این جریان امنیتی است که همه دستگاهها اعماز سیاستخارجی، تلویزیون و بقیه زیرساختها را به خدمت گرفته است تا با بالا بردن دوز ماجرا از طریق ایجاد نفرتپراکنی، به هدفهای مهم خود برسد. اشتباه استراتژیک ما این است که کار آنها را از سطح یک کار امنیتی به حد یک کار رسانهای تقلیل میدهیم. درحالیکه اصلاً کار آنها، کار رسانهای نیست.
سیستم رسانهای ما در ساختارهای سنتی گیر افتاده است
محمدحسین آزادی دومین سخنران این برنامه با استناد به پژوهشهای رویترز، ضمن اشاره به تغییر الگوهای مصرف رسانهای در جهان، از این تغییر ذائقه در ایران خبر داد و اظهار داشت: سیستم رسانهای ما در ساختارهای سنتی گیر افتاده و نتوانسته متناسب با پیشروی رسانه در دنیا، خود را بازسازی کند و نوآوری داشته باشد. بههمین دلیل، رسانههای ما با سرعت بالایی مخاطبان خود را ازدست میدهند و همین باعث میشود که مخاطبان، دیگر حرف آنها را نشوند و به سمت دیگری بروند. الگوهای مصرف رسانهای پژوهشهای رویترز به ما نشان میدهد که رسانههایی مثل روزنامه و تلویزیون، در سبد مصرف افراد بهویژه جوانان کاهش پیدا کرده و از طرف دیگر، رسانههای اجتماعی جایگاه پررنگتری بهدست آوردهاند.
به گفته وی همین امر باعث شده به گفته اندیشمندان ارتباطات، وارد عصر پساحقیقت شویم. عصری که بهدلیل تکثر مبادی اخبار و اطلاعات و نیز، توانایی افراد در تولید خبر، مرزهای بین حقیقت و دروغ از بین برود. در این عصر مطابق تعاریف، احساسات نسبت به واقعیتهای عینی در بین مردم برتری پیدا میکند. مثل همین چیزی که در رویدادهای اخیر میبینیم. تا جاییکه هرچقدر میزان احساسیبودن خبر بیشتر باشد، میزان مصرف آن افزایش مییابد. رسانههای خارجی هم از همین حربه استفاده و سعی میکنند احساسات عمومی را برانگیزند و از همین طریق است که دیگر حقیقت دیده نمیشود. در این عصر پساحقیقت، هرچقدر نفوذ در رسانههای اجتماعی بیشتر باشد، میزان موفقیت هم بیشتر است. یعنی بیشتر در افکارعمومی نفوذ میکنند و روایت آنها موثرتر است. بههمین دلیل است که اینجا سلبریتیها با تعداد دنبالکنندگان بالا، نقش تعیینکنندهای پیدا میکنند.
او با اشاره به الگوهای جدید تولید و مصرف خبر، از شرایط جدید بهعنوان بستری برای تولید اخبار جعلی یاد کرد و گفت: جوامع درحال حرکت از یک چرخش خبری تحت سلطه روزنامهنگاران، به یک چرخش خبری پیچیده هستند که در آن مردم عادی هم در تولید خبر نقش دارند. الگوهای پایداری که در حوزه مصرف خبر داشتیم، درحال تبدیل به الگوهای پراکنده و گذرا است. الآن خبر، لحظهبهلحظه تولید میشود که عمق هم ندارد. از طرف دیگر، ذائقه مخاطب هم در حال تغییر است. ازجمه اینکه فقط تصویر و تیتر خبر را میبیند و رد میشود. این مصرف خبر ناپایدار، گذرا و تصادفی باعث میشود امکان تولید خبرهای جعلی افزایش یابد. چون مخاطب دقت نمیکند که ببیند یک خبر از چه صفحهای و با چه الگوریتمی تولید میشود.
آزادی با بیان اینکه رسانههای خارجی از چند سال گذشته رویکرد چند پلتفرمی را انتخاب کردهاند، ادامه داد: کشورهای غربی اینطور نیست که فقط به روزنامه و تلویزیون اهمیت دهند و بقیه رسانهها را رها کنند. آنها همزمان با هم رسانههای خود را پیش میبرند. رسانههای خارجی در این چند ماه اخیر، با روند روبهجلوی رسانهها پیش رفتند. تأثیری که صفحات اجتماعی این رسانهها داشت، بهمراتب موفقتر از شبکههای تلویزیونی آنها بود. در جریان فوت مهسا امینی، روزانه ۱۵۰ تا ۲۰۰ پست در صفحات خود منتشر و در این زمینه بمباران خبری کردند. یکی از مسائلی که رسانههای بیگانه از آن سواستفاده میکنند، این است که در کشور ما به ابعاد ماجرا، عناصر و ارزشهای خبری پرداخته نمیشود و همین باعث میشود خلأیی در این زمینه ایجاد شود. درحالیکه اگر این اتفاق بیفتد، رسانههای بیگانه نمیتوانند ورود کنند.
یکی از وظایف رسانهها راستیآزمایی است
این پژوهشگر، رسانههای بیگانه را پایگاهی برای پروپاگاندای سیاه علیه کشور دانست و درباره چه بایدکردها، عنوان کرد: ما با چیزی به اسم رسانه مواجه نیستیم، با پایگاهی برای پروپاگاندای سیاه علیه کشور مواجهایم که درواقع، بازوی جنگ است. رسانههای بیگانه دو هدف عمده داخلی و خارجی دارند؛ یکی اثرگذاری بر افکارعمومی داخل کشور برای تسلط بر مردم و دوم،اجماع بینالمللی علیه ایران از طریق اثرگذاری بر تصمیمات سیاستمداران خارجی و اثرگذاری بر افکارعمومی شهروندان خارجی علیه ایران.
وی افزود: آنها از رسانههای اجتماعی خود برای هک کردن ذهن شهروندان استفاده میکنند تا جاییکه، این شهروندان به پیادهنظامهای کشور مبدأ تبدیل شوند. این رسانهها از طریق ورود سریع به ماجرا و رادیکالیزه کردن مطالبه مردم، درواقع به معترضین هم جفا میکنند. همچنین در این زمینه ما با یک فاشیسم مواجه هستیم. یعنی در فضایی قرار داریم که فقط میخواهند صدای خودشان برای اثرگذاری بر افکار مردم شنیده شود. چنانکه اعلام کردهاند تمامی دفاتر صداوسیما در کشورهای اروپایی جمع شود. در میان لازم است تا ما به سمت رسانهداری حرفهای حرکت کنیم. ازجمله اینکه در فضای رسانهداری خود، نوسازی انجام دهیم.
آزادی گفت: ما نیاز به اخبار پلتفرمی داریم. این حجم از فیکنیوز (خبر جعلی) علیه ایران، علیه هیچ کشور دیگری در دنیا وجود ندارد. همین مسأله، اهمیت نیاز ما به نوسازی را بیشتر میکند. امروز یکی از وظایف رسانهها درکنار وظایف قبلیشان، راستیآزمایی است. لذا باید بخشی باشد که اخبار را راستیآزمایی و برای مردم روشنگری کند.
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |