ژنهای سیاسی ازدریچهای دیگر/خوب، بد، کثیف
خداداد ابراهیمی –روزنامهنگار
بازخوانی کارنامه برخی از فعالان سیاسی ما را با فراز و فرودها ، کامیابیها و ناکامیها ، فرصتطلبیها و قدرتطلبیهای پشت پرده برخی از آنان آگاه میسازد. آنجا که برخی سیاستمداران و دولتمردان به عنوان خادمان ملت در ذهن تاریخ مانا ومحبوب و عده ای به عنوان خائنان ملت و راهزنان بیت المال، منفور مردم معرفی می شوند. لذا باید گفت که فعالیت های سیاسی عده ای از مسئولان وفعالان سیاسی ، همواره در شکل گیری وحدوث خدمت ها وخیانت هابه ملت وکشور ، نقشی انکارناپذیر داشته است .
ملک الشعرای بهار می گوید :
” احزاب سیاسی درنهایت دو حزب بیشتر نیستند یکی متجدد و تندرو،یعنی گروهی که به هیچ یک از اصول قدیم و روش های قدیمی پایبند نیست و اگر فکری تازه و نو برای اصلاح کشور پیدا شود، آن فکر را اجرایی می کند .
دیگری محافظه کاری یا مرتجع ، یعنی گروهی که به اصل تکامل و تطور پایبند بوده و قیود ملی و دینی و سوابق تاریخی کشور را محترم می شمارد .”
اما چرا در روزگار ما، با وجود تکثر احزاب ، کارگری ، تشکل های دانشجویی ، اصولگرایی ، اصلاح طلبی و… توسعه همه جانبه فرهنگی ، سیاسی ، اجتماعی و نیز رشد اقتصادی ملموس وواقعی کشورظهور و بروز نیافته است؟چرا همواره شاهد بروز فسادهای گسترده مالی، رانت خواری، اختلاس و تبانی های نامشروع سیاسی و تقسیم غنائم بیت المال هستیم؟؟
چرا درانتصاب های دولتی، شایسته سالاری لحاظ نمی گردد؟
مرور عنوان ها و نیم نگاهی به کارنامه برخی فعالان سیاسی واحزاب منتسب به آنان ، زیان ها ومنفعت ها ، ضرورت های وجودی و بالاخره کارکردهای آنان و نیز تمهید نقد و بررسی اجمالی کارکردها ی حزبی شان را میسور خواهدکرد .
هرچند که تعدادی انگشت شمار از فعالان سیاسی ،برای حفظ مبانی دینی وارزشی، پیشرفت کشور وحفظ منافع ملی ، جانفشانی ومجاهدت کرده اند ودراین مسیر درزندان های مخوف ، با بی رحمانه تربن شکنجه ها دست وپنجه نرم کرده اند تاجایی که اعدام وتیر باران شده اند اما از سوی دیگر دریغ وصد دریغ که برخی انجمن ها و تشکل های سیاسی که با شعار نجات کشور وخدمت به ملت تاسیس شده اند، قدرت طلبی ، ثرون اندوزی ، رانت خواری و …را به عنوان راهبرد پشت پرده فعالیت های اولیه خودطراحی کرده اند و فساد ستیزی و توسعه فرهنگی و اجتماعی را در راهبردهای ثانویه خود لحاظ نموده اند.به همین سبب همواره ودر طول تاریخ، سقوط و افول این دسته از احزاب در بدترین شکل آن رقم خورده است این در حالی ست که تشکل ها و انجمن های فرهنگی و اجتماعی مردم نهاد همواره با مقبولیت و محبوبیت مردمی مواجه بوده اند.چرا که در توسعه همه جانبه کشورایفای نقش نموده اند و اعتماد عمومی پایدار را جلب نموده اند .
آیا جز این نیست که موسسان برخی احزاب یا ازنهاد ریاست جمهوری وازحلقه مشاوران وزیران سر درآورده اند ویا کرسی وزارتخانه ها و مجلس را تصاحب کرده اند؟
آیا جز این نیست که برخی ازاین حضرات حتی صنوف مطبوعاتی و فرهنگی را تصاحب کرده اند و آن ها را به خانه احزاب تبدیل کرده اند؟ وازاین رهگذار آگهی های شرکت های برند و بزرگ را به انحصار خود درآورده اند؟ !
با مطالعه پژوهش ها و تحقیقات به عمل آمده در این راستا می توان پی برد که انتصاب نزدیکان، بستگان، آقازاده ها و برادرزاده های سیاستمداران ، به عنوان وزراء ، معاونان وزارتخانه ها ، مدیر عامل شرکت های غول پیکراقتصادی ،سهامداران موسسات اقتصادی و مالی ، زیرکانه و عوام فریبانه صورت پذیرفته است. در همین راستا چهره واقعی برخی از این افراد در اشکال مختلف فساد اقتصادی و رانت خواری بر ملا شده و با افشاگری رسانه ها باحکم مراجع قضایی روانه زندان شده اند ویا برخی نیز به خارج از کشور گریخته اند. این اتفاقات نامیمون موجب سلب اعتماد عمومی نسبت به آنان و منجر به فقدان پایگاه مردمی و مدنی آنان شده است .
بی مبالات واعتنا به خیل بیکاران تحصیلکرده و شایسته، انتصاب های اخیرآقازاده ها و برادرزاده های برخی مسئولان سیاسی درشرکت های اقتصادی ومالی و شهرداری ها ازنمونه های بارز این ادعاست.از این روست که کنایه ها و کلید واژه هایی نوین نظیر “ژن خوب ، ژن برتر، ژن بد ، ژن کثیف ” به عنوان واژه های اعتراضی به ادبیات سیاسی و ژورنالیستی معاصر ، ورود پیدا کرده است .
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |