کرونا و رُباتهایی که مرگ،تایپ می کنند…
درنگ نخست:
اخیرا بسیاری از رسانههای نام آشنای کشور، خبر زیر را مخابره کردند؛
“ساعت ۱۵:۱۵ حادثه غرقشدن یک پدر و پسر در رودخانهای در دو آب از توابع شهرستانک، حوالی جاده کرج – چالوس به هلالاحمر اعلام شد.با وجود تلاشهای امدادگرانِ پایگاه دوآب شهرستانک برای احیای قلبی ریوی مصدومان، این پدر و پسر جان خود را از دست دادند.”
عصر امروز نیز این خبر منتشر شد؛
” پیکر بیجان دو معدنکار محبوس در تونل ۴۲ معدن زغالسنگ طزره دامغان پیدا شد.در این حادثه میلاد روشنایی و سید اصغر افضلی، دو کارگر معدن محبوس شده بودند که جانشان را از دست دادند.”
درنگ دوم:
لطفا یکبار دیگر کلمات متن این دو خبر را مرور کنید. حتی یک واژهی تسلی بخش، دردمندانه ویا سوگمندانه، مشاهده نخواهید کرد. گویی یک رُبات آهنین، خبرها را فقط تایپ کرده است و دیگر هیچ!
انگار نه انگار،خبر مرگ فاجعهبار چهار انسان اطلاع رسانی شده است آن هم مرگ سوزناک یک پدر و پسر و مرگ دردناک دو معدنکارجوان…
آیا اینک که کرونا در نبود واکسن، بی محابا جولان می دهد و روزانه دهها نفر از هموطنان عزیزمان را به ورطهی نیستی می کشاند، باید رفته رفته این نوع مرگها را طبق معمول و عادی تلقی کنیم؟!
در این روزهای برزخی کرونا، ضرورت دارد روانشناسان ازنگاه انسانی و عاطفی به این پرسش مهم پاسخ دهند که؛ چرا نه آمارهای مرگ چهار نفره حوادث، خَم به ابرویمان می آورد و نه مرگهای ۴۰۰ نفره روزانه براثر کرونا غم به جانمان می نشاند؟! راستی عزای عمومی را برای چه آمارهایی تقریر کردهاند؟
دریغ بر مرگ ناباور هموطنان عزیزمان، دریغ !
✍خداداد ابراهیمی/ روزنامه نگار
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |