رسانههای نوین، آموزش سواد رسانهای و غفلتی که آسیبزاست
امیرعباس صادقی l فعال رسانهای و معاون فرهنگ و رسانه فرهنگسرای رسانه
ظهور رسانههای نوین و گسترش شبکههای اجتماعی بار دیگر اهمیت آموزش سواد رسانهای را یادآوری میکند؛ اما بیتوجهی به این شاخه علمی مهم میتواند عواقب بدی را به همراه داشته باشد.
ظهور رسانههای جدید و شکلگیری شبکههای اجتماعی مجازی، دنیای جدیدی را در عرصه رسانه باز کرد. مخاطبانی که در گذشته و در حین استفاده از رسانههای سنتی از بسیاری از امکانات برای ارسال و دریافت اطلاعات و اخبار محروم بودند، گمشدهای را در فضای مجازی یافته بودند که آنان را روز به روز به استفاده از این رسانههای جدید ترغیب میکرد.
برای مثال، رسانههای سنتی، یعنی تا پیش از ظهور اینترنت و شکلگیری فضای مجازی، سرعت بسیار پایینی در انتقال اطلاعات داشتند و تعاملی نیز به شمار نمیرفتند؛ این اتفاق در حالی است که رسانههای مجازی علاوه بر سرعت بسیار بالا در انتقال اخبار و اطلاعات، تعاملی نیز هستند؛ یعنی در آنِ واحد امکان عوض شدن جای گیرنده و فرستنده وجود دارد. علاوه براین، امکانات بسیار بیشتر برای اشتراکگذاری محتواها اعم از فیلم و عکس، سوغاتی مهم رسانههای جدید به شمار میرود.
همه این عوامل دست به دست هم داد تا رسانههای مجازی به یکی از محبوب ترین و پراستفادهترین رسانهها تبدیل شده و کاربران زیادی را به خود جلب کنند. همانهایی که ما با عنوان شبکههای اجتماعی موبایلی میشناسیم و بخش مهمی از زمان روز خود را به استفاده از آنها اختصاص داده و از امکاناتشان استفاده میکنیم.
نکته مهمی که در خلال همهگیری و استفاده از این رسانهها باید مورد توجه قرار گیرد، علم استفاده از این رسانهها است که با عنوان «سواد رسانهای» شناخته میشود. به عبارت سادهتر، همانطور که وقتی یک محصل جدید خریداری میکنیم، نیاز به مطالعه کاتالوگ و شیوهنامه استفاده از آن را داریم، در مواجهه با رسانههای جدید امروزی نیز بهکارگیری علم سواد رسانهای مهم و حیاتی به شمار میرود.
در تعریف سواد رسانهای که در منابع معتبر علمی آمده است، میتوان گفت: «سواد رسانهای علمی است که مخاطبان را از مصرفکننده ساده، خام و منفعل به مخاطبی فعال، هوشمند و گزینشگر تبدیل میکند که هم تولید و هم مصرف متناسب دارد.»
بنابراین میتوان گفت که اولاً سواد رسانهای شاخهای علمی است و از این نظر باید در محافل علمی دانشگاهی به صورت ویژه تدریس شود. اتفاقی که در چند سال اخیر مورد توجه قرار گرفته اما هنوز تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله بسیار زیادی وجود دارد.
از سویی دیگر سواد رسانهای هم بر فرستنده نظر دارد و هم بر گیرنده؛ از این جهت که فرستنده باید بداند چه مطالبی را تولید کرده و در کدام رسانه به اشتراک بگذارد و از سویی دیگر گیرنده بداند در مواجهه با هر پیام رسانهای چه رفتاری از خود نشان بدهد؟ آیا به راحتی آن را پذیرفته و با اشترامگذاری بیشتر به نشر بیشتر آن کمک کند یا با هوشمندی و گزینشگری به لایههای پنهان و کمتر دیده شده از آن پی ببرد.
با عبور از تعریف سواد رسانهای باید این نکته مهم را یادآور شد که نقش سواد رسانهای در روزگار امروز ما بسیار مهم و حیاتی است. به ویژه آنکه شبکههای اجتماعی و رسانههای مجازی تقریبا فراگیرترین رسانهای است که در دست همه اقشار و گروهها قرار دارد. به عبارت دیگر، این روزها کمتر کسی را میبینید که هر روز روزنامه به دست گرفته و اخبار موردنظر خود را از از این منبع خبری کسب کند، اما شبکههای اجتماعی در هر لحظه و مکان در دسترس اقشار و گروههای مختلف بوده و علاوه بر کسب اخبار، سبک زندگی، فرهنگ و روش فعالیتی خود را از آن پیدا میکنند.
البته ذکر این نکته نباید فراموش شود که آموزش سواد رسانهای مختص به رسانههای نوین نیست و در همه سطوح باید مورد توجه قرار گیرد اما به دلیل همهگیری بیشتر و پیچیدگیهای زیاد رسانههای مجازی، آموزش آن در این بخش مهمتر است.
سوال مهمی که در اینجا به وجود میآید این است که سواد رسانهای چگونه میتواند مخاطبان را در ارتقای دانش رسانهای شان یاری کند. پاسخ به این سوال را در چند جنبه گوناگون بررسی شده است که در زیر آن را میخوانید:
مخاطبشناسی
بدون شک، یکی از مهمترین موضوعات در فعالیتهای رسانهای، «مخاطبشناسی» است. هر تولیدکننده پیامهای رسانهای باید به صورت دقیق بداند که این پیام رسانه مختص به کدام گروه از مخاطبین بوده و قرار است به دست چه کسانی برسد؟ از همین دریچه است که بهترین رسانه برای انتشار مطلب نیز مشخص میشود.
برای مثال، سینما جای سخنرانیکردن نیست؛ شبکههای مجازی محل مناسبی برای انتشار پیامهای متنی طولانی نیستند و مخاطب رسانه ای نظیر اینستاگرام بیشتر برای تفریح و سرگرمی به این رسانه مراجعه میکند.
بنابراین میتوان گفت که مخاطبشناسی یکی از دریچههای مهم در آموزش علم سواد رسانهای است.
سواد رسانهای و شبکههای اجتماعی
همانطور که در بالا اشاره شد، به دلیل پیچیدگیهای بیشتر شبکههای اجتماعی مجازی، آموزش سواد رسانهای در این بخش بسیار مهمتر است. رسانههای مجازی، تعاملیاند و از این نظر هم فرستنده و هم گیرنده میبایست به علم سواد رسانهای مجهز باشند. این علم به آنان کمک میکند تا بهتر بتوانند از این فضای مهم استفاده کنند.
یکی از مهمترین چالشها در استفاده از شبکههای مجازی، مقوله «نقض حریم خصوصی» است. بسیاری از افراد بدون آنکه متوجه بشوند، مورد سوءقصد افراد سودجو قرار گرفته و اطلاعاتشان در معرض دید بقیه قرار گیرد. همین اتفاق میتواند زمینهساز اقدامات بعدی سودجویان قرار گرفته و مشکلات متعددی را برای استفادهکننده از فضای مجازی به همراه داشته باشد.
بازنمایی رسانهای، جایی برای جهتدهی به افکار
در تعریف بازنمایی آمده است که : «بازنمایی، نشان دادن واقعیت به شکلی خاص است.» در این بین نباید فراموش کنیم که در عصر فعلی به دلیل تعدد رسانهها و سرعت بالای انتقال اطلاعات، امکان خبررسانی صددرصد کذب وجود ندارد و اگر کسی از روی ناآگاهی خبری کذب را منتشر کند، در فاصله زمانی بسیار کمی دستش رو شده و مخاطبش را از دست میدهد.
در این بین رسانهها با استفاده از تکنیک بازنمایی و نمایش تنها بخشی از واقعیت، تلاش میکنند واقعیتها را آن طور که دوست دارند جلوه داده و بدین شیوه ذهن مخاطبان خود را به آن سمت و سویی که دوست دارند، جهتدهی کنند.
در این بین، مجهز شدن به علم سواد رسانهای راهگشای ماجرا خواهد بود. مخاطبی که سواد رسانهای بلد است، به راحتی تحت تاثیر اخبار قرار نگرفته و پس از مشکوک شدن به یک محتوای رسانهای، با اخذ تدابیری که برگرفته از دانش رسانهای اوست، جزئیات بیشتری از آن واقعه را کسب میکند تا به حقیقت نزدیکتر شود.
پیامهای رسانهای چند لایه
واقعیت این است که پیامهای رسانهای از پیچیدگیهای زیادی برخوردار بوده و به راحتی نمیتوان اهداف اصلی فرستنده پیامها را درک کرد. به گفته بسیاری از کارشناسان علم سواد رسانهای، پیامها از ۳ لایه متن، زیرمتن و فرامتن تشکیل شدهاند که هر کدام بخشی از نظر فرستنده پیام را محقق کرده و به گونهای هنرمندانه ذهن مخاطب را به سمت دلخواه خود جهتدهی میکنند.
شناخت این لایهها، هنری است که با فراگیری علم سواد رسانهای میتوان بدان دست پیدا کرد و در غیر این صورت مخاطب گمراه شده و نتواند حقیقت یک پیام رسانهای را آنطور که هست درک کند.
سواد رسانهای علم استفاده از رسانه و یکی از ضروریترین دانشهایی است که باید در سطح عموم آموزش داده شود. اگرچه آموزش و پرورش در سالهای اخیر، این درس را وارد مقاطع تحصیلی کرده اما متاسفانه شاهدیم که مدرسهها بعضاً از برگزاری این کلاسها خودداری کرده و بیتوجهی میکنند. علاوه بر این در سطوح دیگر جامعه به ویژه در سطح دانشگاه، آموزش سواد رسانهای کمتر مورد توجه قرار میگیرد.
به نظر میرسد که باید بیش از گذشته به آموزش سواد رسانهای در سطح عموم جامعه توجه داشت. در غیر این صورت افکار عموم مردم به سمتی جهت دهی میشود که از سمت و سوی دشمنان هدایت میشود.
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |