کدام مطبوعات؟ چقدر درآمد؟
سمیه کرمانی
مطبوعات را هفت هزار و ۷۱۵ رسانه چاپی از میان حدود ۱۲ هزار مجوز رسانه در ایران تشکیل می دهند. ما درحال حاضر ۱۱ هزار و ۹۰۰ رسانه دارای مجوز داریم که از این تعداد ۳۵۴ روزنامه، هزارو۴۲۴ هفته نامه، ۷۶۵ دوهفته نامه، دوهزارو ۱۱۸ ماهنامه، ۳۲۷ دوماهنامه، ۱۹۶۸ فصلنامه، ۶۶۶ دوفصلنامه و ۹۳ سالنامه فعالیت دارند که در مجموع هفت هزار و ۷۱۵ رسانه چاپی می شود. اما در حوزه رسانه های برخط ۴۲ خبرگزاری و سه هزارو۳۶۰ پایگاه خبری فعالیت می کنند. این آخرین آمار معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است.
در سال گذشته نمایندگان مجلس کلی سر مطبوعات منت گذاشتند که در بودجه ۹۸ سهم مطبوعات را از بخش فرهنگی (کتاب) منفک کرده و عدد آن را به ۱۲۵ میلیارد تومان افزایش داده اند. اما بعد از کلی رفت وآمد و جلسات متعدد حدود۴۰درصد از بودجه مصوب مجلس به مطبوعات تخصیص پیدا کرد. عدد ۵۰ میلیارد تومانی دریافتی معاونت مطبوعاتی تقسیم بر تعداد رسانه ها می شود حدود چهارمیلیون و ۲۰۰ هزار تومان در سال سهم هر رسانه.
یعنی یک رسانه برای خدمات و تولیدات فرهنگی اش در سال می تواند این مقدار یارانه دریافت کند. البته این یارانه طبق شیوه نامه ای پرداخت می شود که ملاک های زیادی در آن برای دریافت این پول منظور شده است و در سال گذشته سروصدای اهالی مطبوعات و رسانه ها را درآورد. این تقسیم ساده فقط برای این بود که بدانیم قانون گذار سهم هر رسانه را به صورت حدودی چقدر دیده است و بر چه اساسی بودجه مطبوعات تصویب می شود و تخصیص پیدا می کند.
کف هزینه های یک روزنامه برای تیراژ پنج هزار نسخه در ۱۲ صفحه و انتشار در ۲۵ روز ماه به حداقل ۱۲۵ میلیون تومان در ماه و یک و نیم میلیارد تومان در سال نیاز دارد. این مبلغ تنها هزینه های یک روزنامه معمولی است. صاحب امتیاز و مدیرمسئول یک روزنامه با آن همه سختی کار باید انگیزه های مالی خوبی علاوه بر انگیزه های معنوی، صنفی و سیاسی داشته باشد تا یک روزنامه معمولی با محتوای پذیرفتنی را عرضه کند.
منبع درآمد روزنامه ها فروش، آگهی ها و یارانه ها هستند. ما چندین سال است که گرفتار شرایط اقتصادی سختی هستیم که فروش را به جز در مورد چند رسانه محدود، به صفر رسانده است. آگهی های بخش خصوصی هم تقریبا صفر هستند. آگهی های دولتی هم دیجیتال شده اند. حالا روزنامه مانده و یارانه و اندک آگهی های دولتی. بسیاری از صاحبان روزنامه ها دلایل اقتصادی برای ادامه کار در این صنف ندارند و منابع و سیاست های دولت هم که به خوبی واضح است.
این سوال مهمی است که همه می پرسند و مدتی است در بین تمام تشکل های صنفی مدیریتی و مدیران رسانه ها و جلسات آنان با معاون مطبوعاتی مطرح می شود و سرانجام به شیوه نامه می رسند و در نهایت قوانین را سخت تر می کنند تا همه مشمول دریافت یارانه نباشند. در انتها هم شیوه نامه مورد تایید عده ای نیست و اعتراض می کنند و پس از مدتی مجبور به تغییر در شیوه نامه توزیع یارانه ها هستند.
این قصه تکراری چند سالی است که گریبان مطبوعات و رسانه ها را گرفته است. هیچ کس طرح و برنامه مدونی ندارد. گویا کسی دغدغه ای هم ندارد. اگر این طور بود حتما راه حل یافت می شد.
بسیاری از مدیران سنتی مطبوعات با دیجیتالی شدن موافق نیستند و فضای مجازی را علت اصلی رکود در مطبوعات می دانند. جانشان به نسخه کاغذی مطبوعه شان بسته است. حق هم دارند. مطبوعه بدون کاغذ اصلا چیست؟ البته که مطبوعات هنوز هم مخاطبان خاص خودشان را دارند؛ مخاطبان جدی و پیگیر. اما موضوع این است که هزینه های جانبی محصول امروز (نشریه کاغذی) بیش از قیمت خود کالاست و این برای مخاطبان پذیرفتنی نیست. دیگر روزنامه ها مشترک ندارند؛ چراکه هزینه ارسال روزنامه در منزل چند برابر خود روزنامه است. فقط یک مسیر برای دریافت روزنامه وجود دارد و آن کیوسک های همه چیزفروشی و کمی هم مطبوعات هستند. تازه این مسیر هم مشکل دیگری به نام توزیع دارد که مقررات این توزیع ها هم در نوع خود شنیدنی است.
اما به هرحال عده کم مخاطبان مطبوعات انکارنشدنی است. با وجود تمام این هزینه ها اگر ما هم مانند ژاپن مخاطبان چندمیلیونی روزانه داشتیم، هزینه ها تقسیم می شد و مشکلی وجود نداشت. اما تعداد کم مخاطبان کالای مورد عرضه را گران تر می کند.
بنابراین باید اتفاق جدیدی بیفتد و از تکنولوژی های جدید برای عرضه تولیدات و محصولات مطبوعاتی کمک گرفت. چاره دیگری وجود ندارد.
خوشبختانه امروز این امکان فنی وجود دارد تا بازخوردهای تولیدات مطبوعات در بازار به خوبی رصد شود. تعداد بازدید هریک از اخبار تولیدی هر روزنامه و رسانه ملاک خوبی برای تعیین کیفیت محصول هر بنگاه مطبوعاتی خواهد بود. همچنین ذائقه مردم و درخواست آنان از تولیدات رسانه ای به خوبی مشخص خواهد شد.
وقتی ملاک ها به جای تیراژ روزنامه کاغذی که عمدتا واقعی نیستند، تولید و کیفیت محتوای عرضه شده باشد، رسانه ها مجبور به بالا بردن کیفیت تولیدات خود خواهند شد.
این گونه دیگر عرصه رقابت برای رسانه های معاند بسیار تنگ خواهد شد و اعتماد مردم به رسانه ها بازخواهد گشت. اصلا بعید نیست که بعد از مدتی فروش روزنامه ها بالا برود.
اما حتی اگر این اتفاق نیفتد راهکارهای بسیار راحتی وجود دارند که رسانه ها می توانند تولیدات خود را به راحتی به طور مستقیم به مخاطبان عرضه و از این راه درآمد کسب کنند.
همه از درآمدهای سرشار شرکت های اینترنتی خبر دارند. این شرکت ها سال هاست که از فروش حجم و پهنای باند به مشتریان فضای مجازی کسب درآمد می کنند. درآمدهای نجومی این شرکت ها گفتنی نیست. اما موضوع مهم این است که مردم در فضای مجازی چه چیزی را دنبال می کنند که مرتب به حجم اینترنت نیاز دارند.
یکی از مهم ترین دغدغه های مردم تولیدات رسانه ها و مطبوعات است؛ تولیداتی که رسانه ها تقریبا مجانی در این سال ها در اختیار مردم گذارند. اما سود این دیدو بازدیدهای مجازی به جیب شرکت های اینترنتی می رود. زمانی که آمار دقیق بازدید اخبار هر رسانه توسط مخاطب وجود داشته باشد، می توان میزان سود این شرکت ها را تخمین زد و بر همین اساس از محل درآمدهای آنان برای مطبوعات و رسانه ها سهم خواهی کرد. البته برخی از رسانه ها در سال های اخیر با شرکت های اینترنتی به صورت تفاهم نامه در چنین دادو ستدی هستند. ولی در شرایط کنونی و برای نجات رسانه ها این موضوع باید با قوانین منصفانه برای هر دو طرف به این شرکت ها ابلاغ شود.
شیوه نامه توزیع آگهی های دولتی در معاونت مطبوعاتی نیز بسیار بحث برانگیز است. این قوانین در شرایط کنونی منصفانه و به نفع مطبوعات نیستند.
به ویژه آگهی های قوه قضائیه که مدتی است نقل محافل مطبوعاتی ها شده نیز بر اساس بازدید اخبار هر رسانه به آنان تعلق می گیرد و زمانی که ملاک به جای تیراژ تولید محتوا و بازدید اخبار باشد که رصد آن بسیار ساده است، دیگر جای گله گزاری برای کسی باقی نخواهد گذاشت.
روزنامه ها و رسانه هایی که تولیدات روزانه جدی دارند، قطعا از عرضه تولیدات خود در یک بستر جدید و جدی استقبال می کنند. اما تعداد زیادی از این ۱۲ هزار رسانه دارای مجوز از اخبار تولیدکنندگان اصلی استفاده می کنند و قطعا این طرح به هیچ عنوان به نفع آنان نخواهد بود. برای این دسته از رسانه ها فقط یک راه می ماند؛ یا تولیدات جدی را آغاز کنند که منجر به اشتغال زایی و رونق بنگاه مطبوعاتی آنان خواهد شد یا اینکه شغلشان را عوض کنند و برای گرفتن یارانه بدون دردسر فضای دیگری را انتخاب کنند.
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |